شعر و موسیقی

صفحه خانگی پارسی یار درباره

کاش میشد اما نمیشه

سلام

امروز با یه شعر خوب وبلاگم رو به روز می کنم

ای کاش...؟

کاشکی که آسمون دنیا بازم آبی بشه

کاش دوباره شب ما یک شب مهتابی بشه

کاش دیگه تانک و نفربر،زره و گوله و توپ

توی زندگی نباشه،آخر بازی بشه

خبر مهم دنیا شده مرگ آدما

دیگه آدم نمی مونه تا کسی رازی بشه

همه جا خاکه و سنگه،همه جا حسرت جا

کاشکی خاکی نباشه دنیا همه کاشی بشه

آدما مثل همن،زخم زبون هی میزنن

کاش میشد به جای زخم،یه خورده دلداری بشه

ما داریم به جون هم می افتیمو هیچ کسی نیست

بتونه نفس باشه،رونق خود داری بشه

چاره نیست،سیاسته که آدما رو میکُشه

کاش میشد قانونشون ضد دغلبازی بشه

آخر زمان میگن میرسه اما کی آخه

وقتی که دنیا پر از وحشت خود کامی بشه

همه جا ماتم و غصه تو دلا پینه زده

کی میشه که زندگی باز دوباره شادی بشه

آرزوم آخر به قبرستون و ما هم که میریم

اما کاشکی بعد ما بازم سرافرازی بشه

نظر یادتون نره